دل نوشتهای از جنس مادرانه
برای من سلاله خوشه یادآور بخش شیرینی از دوران پیش از مدرسه پسرم است. روزی که با استرس از تغییر احساسی که اغلب در شرایط این چنینی همراه من است؛ وارد خانه سلاله شدیم. برخورد صبورانه، مهربانانه و حرفهای همه عزیزان بخصوص سرپرست گروه فرزندم، هم من و هم پسرم را آرام کرد و خیلی زود هر دوی ما متوجه شدیم که چقدر این خانه میتواند برایمان آرامش بخش باشد. من، همسرم و حسین هر سه رد سلاله رشد کردیم.
ما با شیوهی فوقالعاده تربیت سالم سلالهای، آشنا شدیم و با نکات ریز و البته مهم و کلیدی که برای پرورش اعتماد به نفس، خلاقیت، صبر و شناخت احساسات در حسین جان لازم بود، خیلی آهسته و پیوسته و البته طبق اصول آشنا شدیم.
نقاط ضعف خودمان در فرزندپروری را شناختیم و این در حالی بود که به لطف آموزش غیرمستقیم و در عین حال دقیق و پر بار گروه آموزشی، رشد هویتی، خلاق و توانمند شدن حسین جان در همهی حوزههای رشد را شاهد بودیم. وقتی هر لحظه میتوانستیم با اعضای تیم خوشه در ارتباط باشیم و از راهنماییهای دقیق و صبورانهی آنها استفاده کنیم.