سال ۱۳۸۹

برای برنامه‌ریزی‌ها و جمع کردن دغدغه هایمان گرد هم آمدیم، به دنبال رفع آنها کلنگ کارگاه های مادر و کودک را در کوچه هفتم خیابان تختی کوبیدیم و شروع کردیم به ساختن لحظه های خوب. هر چه گذشت به تعداد نوزادان دیروز که بزرگ شده بودند اضافه می شد و این تعداد بیشتر کودکان، ساختمان بزرگتری را می‌طلبید و روزگار چرخید و چرخید تا ما را در کوچه‌ی فلسطین خیابان استانبول گرد هم آورد و تجربیات و مشاهدات و مطالعاتمان یکی پس از دیگری برگی به کتاب ریشه ای بودنمان می افزود.

سال ۱۳۹۵

اعتقادمان بر این بوده و هست که تا مدرسه ها ساخته نشوند، نسل‌ها ساخته نخواهند شد و تا نسلی بنیان نشود، حال جامعه ای بهبود نمی‌یابد. پس مدرسه دخترانه‌مان را تاسیس کردیم تا بالیدنشان را نظاره‌گر باشیم. از طرفی بستری مناسبت تر از آموزش و پرورش نیافتیم تا بتوانیم اندیشه هایمان را بیان کنیم و اندیشه سازی کنیم برای دختران سرزمینمان. سلاله ای که برای هیچ کدام از ما مدرسه که نه، خانه‌ی اول است. جایی که قد می‌کشیم و رشد می‌کنیم و می‌خواهیم بمانیم و بسازیم و هدف غایی ما، شناخته شدن به عنوان مدرسه‌ای بود و هست، که دختران آن نقش مسئول، همراه، فعال و سازنده در خانواده و اجتماع دارند.

سال ۱۳۹۷

 به مرور و با درک استعدادها و شناخت نیازها، به مسئولیت بیشتری رسیدیم و دانستیم که مساله تربیت و سازندگی بزرگ‌ترین مسئولیت ما در این قرن است. مدرسه ای ساختیم با این هدف که فارغ التحصیلان آن پسرانی باشند که می توانند نقش همسری، پدری و شهروندی را با توجه به معیارهای فرهنگی و اجتماعی به خوبی ایفا کنند.

سال ۱۳۹۹

بزرگترین و تحول برانگیزترین بیماری قرن که ترکش هایش نه فقط به خوشه و ساقه و جوانه هایمان اصابت کرد که چون علف های هرز ریشه به ریشه مان دواند و ذره و ذره به عمق جانمان نفوذ پیدا کرد و دست و پا انداخت و ما با تمام وجود دلمان می خواست تک تک افرادمان را حفظ کنیم به کارخود ادامه دهیم. خانه های کودک ریشه و جوانه در کنار هم قرار گرفتند و افرادخت را ساختند و خانه های کودک ساقه و خوشه هم پیمان شدند و پردیس را بنا کردند. و هم چنین گروه مشاوران و روانشناسان سلاله به عنوان همراهان سلامت روان در رده های سنی مختلف فعالیت خود را آغاز کردند. این گروه در جهت دانش افزایی و کسب مهارت های لازم در سطح زندگی و کمک به پیشگیری و درمان مشکلات فردی، زوجی،خانواده و کودکان و نوجوانان، آماده خدمت رسانی به مراجعان اند و ما بار دیگر ماندیم و ساختیم و خواهیم ساخت. فقط می دانیم که برای رسیدن به رویاها باید از برخی خواسته ها گذشت و رفت و مسیرهای جدید را پیش گرفت. سلاله از قلب تک تک افراد آن شکل گرفته است و خانه ای است که سقفش بی انتهاست تا هر کجا که چشم بیند و دل بخواهد، هست! به لطف هر حضوری که در آن شکل گرفت، باقی ماند و خواهد ماند.